ماه را با نور رویش بیش از خاقانی شروانی غزل 159

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

ماه را با نور رویش بیش مقداری نماند

1 ماه را با نور رویش بیش مقداری نماند مشک را با بوی زلفش بس خریداری نماند

2 تا برآمد در جهان آوازهٔ زلف و رخش کیمیای کفر و دین را روز بازاری نماند

3 در جهان هر جا که یاد آن لب میگون گذشت ناشکسته توبه و نابسته زناری نماند

4 گر در این آتش که عشق اوست در درگاه او آبروئی ماند کس را آب ما باری نماند

5 آن زمان کز بهر دو نان عشق او خلعت برید ای عفی‌الله خود نصیب من کله‌واری نماند

6 واندر آن بستان کز او دست خسان را گل رسید ای عجب گوئی برای چشم من خاری نماند

7 شرط خاقانی است با جور و جفایش ساختن خاصه اکنون کاندرین عالم وفاداری نماند

عکس نوشته
کامنت
comment