- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خلق را بر سرهر لقمه ز بس سرشکنیست ناشتاگر شکنی قلعهٔ خیبر شکنیست
2 مگذر از ذوق حلاوتکدهٔ محفل درد نالهپردازی نی عالم شکرشکنیست
3 نفس از ضبط تپش معنی دل میبندد گوهرآرایی این موج به خود درشکنیست
4 صد قیامتکده در پردهٔ حیرت داریم مژه برهم زدن ما صف محشر شکنیست
5 سخت کاریست که باکلفت دل ساختهایم زنگ آیینه شدن سد سکندر شکنیست
6 می برد سعی فنا تنگی از آغوش حباب وسعت مشرب ما تابع ساغر شکنیست
7 آرزو حسرت مژگان که دارد یارب که نفس در جگرم بیخود نشتر شکنیست
8 محوکن عرضمال و دل روشن دریاب صافی آینه، آیینهٔ جوهر شکنیست
9 ترک جمعیت دل سخت ندامت دارد بحریکسر عرق خجلتگوهر شکنیست
10 بیدل ازخویش به جز نفی چه اثباتکنیم رنگ را شوخی پرواز همان پر شکنیست