موسم عید است و ما نومید از خالد نقشبندی قطعه 11

خالد نقشبندی

آثار خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

موسم عید است و ما نومید از دیدار یار

1 موسم عید است و ما نومید از دیدار یار عالمی در عیش و نوش و ما و چشم اشکبار

2 هر کسی با یار در گشت گلستان است و من زاشک سرخم شد کنار از داغ هجران لاله زار

3 جان نثار مقدم جانان نکرده، دم به دم چیست بهره از تفرجگاه بحث جان نثار

4 بینوا و دل پر از خار و غریب و دردمند دست بر دل، سر به زانو، چشم در ره، دل فگار

5 سینه سوزان، دل فروزان، کوچه کوچه در به در کس مبادا همچو من آواره از یار و دیار

6 بکره جوئی شد ز هر چشمم روان از خون دل عاقبت کردم دوا داغ فراغ سر چنار

7 خالدا گر نیستی دیوانه صحرا نورد تو کجا و کابل و غزنین و خاک قندهار

عکس نوشته
کامنت
comment