- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رهروانی که وصل اوجویند معتکف جمله بر در اویند
2 از وجود جهان خبرشان نیست جز غم او غم دگرشان نیست
3 در جهانند و از جهان فارغ همه با او، زجسم و جان فارع
4 سرقدم ساخته چو پرگارند لاجرم صبح و شام در کارند