-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرد که با عشق دست در کمر آید گر همه رستم بود ز پای درآید
2 ورزش عشق بتان چو پردهٔ غیب است هر دم ازو بازویی دگر بدر آید
3 نیست به عالم تنی که محرم عشق است گر به وفا ذم کنیش کارگر آید
4 از پس عمری اگر یکی به من افتد آن بود آن کز همه جهان به سر آید
5 طفل گزین یار تا طفیل نباشی کانکه دگر دید با تو هم دگر آید
6 فتنه شدن بر گیاه خشک نه مردی است خاصه به وقتی که تازه گل به برآید
7 هر که به معشوق سالخورده دهد دل چون دل خاقانی از مراد برآید