جنون که کرد به دیوانگی از اسیر شهرستانی غزل 8

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

جنون که کرد به دیوانگی مثل ما را

1 جنون که کرد به دیوانگی مثل ما را گل همیشه بهار است در بغل ما را

2 کسی که در پی نیکی است بد نمی بیند نمانده با دگری غیر خود جدل ما را

3 همین بس است که در خاطر جفا باشیم چه شد که چشم تو کم می کند محل ما را

عکس نوشته
کامنت
comment