- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سپاه عشق تو ملک وجود ویران کرد بنای هستی عمرم به خاک یکسان کرد
2 چه گویمت که چه کرده است خواهی ار دانی بدان که آنچه که ناید به گفتوگو آن کرد
3 چه کرد عشق تو عاجز ز گفتنم آن کرد به من که دوره شوم قجر به ایران کرد
4 خدا چو طره زلفت کند پریشانش کسی که مملکت و ملتی پریشان کرد
5 الهی آنکه به تنگ ابد دچار شود هر آن کسی که خیانت به ملک ساسان کرد
6 به اردشیر غیور درازدست بگو که خصم ملک تو را جزو انگلستان کرد
7 خرابی آنچه بدل کرد والی حسنش به اصفهان نتوان گفت ظل سلطان کرد
8 چو جغد بر سر ویرانههای شاه عباس نشست عارف و لعنت به گور خاقان کرد