نور تا کیست که آن پردهٔ از سنایی غزنوی غزل 134

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

نور تا کیست که آن پردهٔ روی تو بود

1 نور تا کیست که آن پردهٔ روی تو بود مشک خود کیست که آن بندهٔ موی تو بود

2 ز آفتابم عجب آید که کند دعوی نور در سرایی که درو تابش روی تو بود

3 در ترازوی قیامت ز پی سختن نور صد من عرش کم از نیم تسوی تو بود

4 راه پر جان شود آن جای که گام تو بود گوش پر در شود آنجا که گلوی تو بود

5 هر که او روی تو بیند ز پی خدمت تو هم به روی تو که پشتش چو به روی تو بود

6 از تو با رنگ گل و بوی گلابیم از آنک خوی احمد بود آنجا که خوی تو بود

7 دیدهٔ حور بر آن خاک همی رشک برد که بر آن نقش ز لعل سر کوی تو بود

8 کافهٔ خلق همه پیش رخت سجده برد حور یا روح که باشد که کفوی تو بود

9 قبلهٔ جایست همه سوی تو چون کعبه از آن قبلهٔ جان سنایی همه سوی تو بود

عکس نوشته
کامنت
comment