مطرب عمر این سراید در سماع از فیض کاشانی غزل 511

1 مطرب عمر این سراید در سماع میروم ای عیش جویان الوداع

2 هر کرا باز است گوش هوش جان میکند این نغمه از عمر استماع

3 هر که او زین نغمه باشد بهره‌ور باشدش از زندگانی انتفاع

4 جان من در کارسازی سعی کن دم بدم بانگ رحیل است و وداع

5 گر بحق نزدیک گردی یک وجب او شود نزدیک تو بر یک ذراع

6 گر ذراعی میشوی نزدیک تو او شود نزدیک تو مقدار باع

7 گر تو آهسته بسوی او روی فهو للعبد للاسراع راع

8 از عبادت قرب حق تحصیل کن در تقرب از فنا گیر انتفاع

9 شو ز خود فانی بحق باقی چو فیض خویش را و ما سوا را کن وداع

10 بی‌شجاعت نیست کو صف بشکند آنکه خود را بشکند نعم الشجاع