حرف شمع رخ او دوش در این از اسیر شهرستانی غزل 168

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذشت

1 حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذشت آتش رشک چو آب از سر پروانه گذشت

2 شکوه کفر است از او گرنه بیان می کردم کاشنایی زمن امروز چو بیگانه گذشت

3 تیره آن بزم که بی شمع رخ ساقی بود تلخ آن عمر که بی گردش پیمانه گذشت

عکس نوشته
کامنت
comment