- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لسان را سحر در طی لسانست مه و خورشیدش اندر طیلسانست
2 عروس فضلش اندر حجله طبع چو در فردوس خیرات حسانست
3 لسانا ای که کلک در فشانم بمدحت جاودان رطب اللسانست
4 توئی آنکس که تیغ خامه ات را دل سنگ پریرویان فسانست
5 نمی پرسی نشان از حال بیمار که روزش چون و حالش بر چه سانست
6 مشو در شام تار از روز نومید که نومیدی شعار ناکسانست
7 بسان کوه آهن دل قوی دار که ایزد بنده را روزی رسانست