-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 المنّة لِلّه که برآمد همه کامم وان آهوی پدرام درافتاد به دامم
2 ای بخت! بیا بر من و بر خویش نظر کن تا خود تو کدامی و من امروز کدامم؟
3 اقبال قرینم شد و محبوب رفیقم عالم به مرادم شد و، ایّام به کامم
4 ما را نه سر حور و نه پروای بهشت است حور است مرا یار و بهشت است مقامم
5 در سایه خورشید جمال تو همه عمر خورشید سعادت نرود از سر بامم
6 بودی همه چون شام ز هجران تو صبحم و اکنون همه چون صبح شد از روی تو شامم
7 سرگشتگی هجر تو بر من به سرآمد زین پس همه در گلشن وصل تو خرامم
8 سهل است گرم عمر به سختی به سرآید این کام که من یافتم از عمر تمامم
9 زان روز که نامم به زبان تو برآید در اوج جلال است ز اقبال تو نامم