ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی

ابوالقاسم فردوسی
ابوالقاسم فردوسی

گزین کرد زان از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 10

شاهنامه 10 ام از 778 پادشاهی اسکندر

گزین کرد زان رومیان مرد چند

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36

1 گزین کرد زان رومیان مرد چند خردمند و بادانش و بی‌گزند

2 یکی نامه بنوشت پس شهریار پر از پوزش و رنگ و بوی و نگار

3 که نه نامور ز استواران خویش ازین پرهنر نامداران خویش

4 خردمند و بادانش و شرم و رای جهانجوی و پردانش و رهنمای

5 فرستادم اینک به نزدیک تو نه پیچند با رای باریک تو

6 تو این چیزها را بدیشان نمای همانا بباشد هم‌انجا به جای

7 چو من نامه یابم ز پیران خویش جهاندیده و رازداران خویش

8 که بگذشت بر چشم ما چار چیز که کس را به گیتی نبودست نیز

9 نویسم یکی نامهٔ دلپسند که کیدست تا باشد او شاه هند

10 خردمند نه مرد رومی برفت ز پیش سکندر سوی کید تفت

11 چو سالار هند آن سران را بدید فراوان بپرسید و پاسخ شنید

12 چنانچون ببایست بنواختشان یکی جای شایسته بنشاختشان

13 دگر روز چون آسمان گشت زرد برآهیخت خورشید تیغ نبرد

14 بیاراست آن دختر شاه را نباید خود آراستن ماه را

15 به خانه درون تخت زرین نهاد به گرد اندر آرایش چین نهاد

16 نشست از بر تخت خورشید چهر ز ناهید تابنده‌تر بر سپهر

17 برفتند بیدار نه مرد پیر زبان چرب و گوینده و یادگیر

18 فرستادشان شاه سوی عروس بر آواز اسکندر فیلقوس

19 بدیدند پیران رخ دخت شاه درفشان ازو یاره و تخت و گاه

20 فرو ماندند اندرو خیره خیر ز دیدار او سست شد پای پیر

21 خردمند نه پیر مانده به جای زبانها پر از آفرین خدای

22 نه جای گذر دید ازیشان یکی نه زو چشم برداشتند اندکی

23 چو فرزانگان دیرتر ماندند کس آمد بر شاهشان خواندند

24 چنین گفت با رومیان شهریار که چندین چرا بودتان روزگار

25 همو آدمی بودکان چهره داشت به خوبی ز هر اختری بهره داشت

26 بدو گفت رومی که ای شهریار در ایوان چنو کس نبیند نگار

27 کنون هر یکی از یک اندام ماه فرستیم یک نامه نزدیک شاه

28 نشستند پس فیلسوفان بهم گرفتند قرطاس و قیر و قلم

29 نوشتند هر موبدی ز آنک دید که قرطاس ز انقاس شد ناپدید

30 ز نزدیک ایشان سواری برفت به نزد سکندر به میلاد تفت

31 چو شاه جهان نامه‌هاشان بخواند ز گفتارشان در شگفتی بماند

32 به نامه هر اندام را زو یکی صفت کرده بودند لیک اندکی

33 بدیشان جهاندار پاسخ نوشت که بخ‌بخ که دیدم خرم بهشت

34 کنون بازگردید با چار چیز برین بر فزونی مجویید نیز

35 چو منشور و عهد من او را دهید شما با فغستان بنه برنهید

36 نیازارد او را کسی زین سپس ازو در جهان یافتم داد و بس

شعر قالب : شاهنامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند

شاعر شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند چه کسی است ؟

شاعر شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند ابوالقاسم فردوسی می باشد.

شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 3 سروده شده است.

قالب شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند چیست ؟

قالب شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند شاهنامه است

سبک شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند چیست ؟

سبک شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر گزین کرد زان رومیان مرد چند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ابوالقاسم فردوسی

گزین کرد زان از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 10

شاهنامه 10 ام از 778 پادشاهی اسکندر
بنر