سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

ای که شاهان جهانند گدایان از سیف فرغانی غزل 46

غزل 46 ام از 736 غزلیات

ای که شاهان جهانند گدایان درت

1 ای که شاهان جهانند گدایان درت پادشاهست گدایی که بیابد نظرت

2 چون توانگر اگرت تحفه نیارم بر در همچو درویش بیایم بگدایی بدرت

3 ای برو خوب چو اشکوفه باران دیده چند چون گل بشکفتی و نخوردیم برت

4 بحیات ابدی زنده شود گر روزی بسر کشته هجران خود افتد گذرت

5 حسن حورست ترا لطف پری و کرده دست تقدیر مقید بلباس قدرت

6 صد ازین سر که تن مردم ازو برپایست دل برابر نکند با سر مویی ز سرت

7 جان شیرین نستانند بتلخی زآن کس که ورا کام خوش است از لب همچون شکرت

8 ای چو دینار درست از دل اشکسته ما همچو سکه ز درم محو نگردد اثرت

9 میوه روح منی باغ بهر کس مسپار ور نه همچون دگران سنگ زنم بر شجرت

10 روی بنمای و مپندار که من چون سعدی «دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت »

11 سیف فرغانی خورشید رخش در جلوه است گر ندیدی خللی هست مگر در بصرت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای که شاهان جهانند گدایان درت

شاعر شعر ای که شاهان جهانند گدایان درت چه کسی است ؟

شاعر شعر ای که شاهان جهانند گدایان درت سیف فرغانی می باشد.

شعر ای که شاهان جهانند گدایان درت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای که شاهان جهانند گدایان درت چیست ؟

قالب شعر ای که شاهان جهانند گدایان درت غزل است

مضمون اصلی شعر ای که شاهان جهانند گدایان درت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی