- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای که شاهان جهانند گدایان درت پادشاهست گدایی که بیابد نظرت
2 چون توانگر اگرت تحفه نیارم بر در همچو درویش بیایم بگدایی بدرت
3 ای برو خوب چو اشکوفه باران دیده چند چون گل بشکفتی و نخوردیم برت
4 بحیات ابدی زنده شود گر روزی بسر کشته هجران خود افتد گذرت
5 حسن حورست ترا لطف پری و کرده دست تقدیر مقید بلباس قدرت
6 صد ازین سر که تن مردم ازو برپایست دل برابر نکند با سر مویی ز سرت
7 جان شیرین نستانند بتلخی زآن کس که ورا کام خوش است از لب همچون شکرت
8 ای چو دینار درست از دل اشکسته ما همچو سکه ز درم محو نگردد اثرت
9 میوه روح منی باغ بهر کس مسپار ور نه همچون دگران سنگ زنم بر شجرت
10 روی بنمای و مپندار که من چون سعدی «دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت »
11 سیف فرغانی خورشید رخش در جلوه است گر ندیدی خللی هست مگر در بصرت