- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
پادشاهی پسری را به ادیبی داد و گفت: این فرزند توست، تربیتش همچنان کن که یکی از فرزندان خویش. ,
ادیب خدمت کرد و متقبل شد و سالی چند بر او سعی کرد و به جایی نرسید و پسران ادیب در فضل و بلاغت منتهی شدند. ,
ملک دانشمند را مؤاخذت کرد و معاتبت فرمود که وعده خلاف کردی و وفا به جا نیاوردی. ,
گفت: بر رای خداوند روی زمین پوشیده نماند که تربیت یکسان است و طباع مختلف. ,
5 گرچه سیم و زر ز سنگ آید همی در همه سنگی نباشد زر و سیم
6 بر همه عالم همیتابد سهیل جایی انبان میکند جایی ادیم