-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نشاط عید گدا عجب پادشا بشکست شد از معانقه چین بر رخ قبا بشکست
2 چنان به یک دگر آمیختند شیخ و ندیم که مست شیشه در آغوش پارسا بشکست
3 رییس و قاضی و مفتی به رقص برجستند نشاط نای و دهل شرم روستا بشکست
4 مسافر از پی جان بود چشم قربانی نگاه تا نرود زان بساط، پا بشکست
5 دل شکسته در آن کوی می کنند درست چنانکه خود نشناسی که از کجا بشکست
6 به آب خضر سکندر نبرد زآینه راه سفال میکده جام جهان نما بشکست
7 به فطر روزه میی داد پیر باده فروش که هم گداز حسد کاسه گدا بشکست
8 زمانه طفل طبیعت شد، آنقدر که ادیب کمر ببست پی شوخی و قبا بشکست
9 شکست توبه هرکس به قدر حال امروز «نظیری » از خم می صوفی از هوا بشکست