-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیدماغی با نشاط از بس که دارد جنگها باده گرداندهست بر روی حریفان رنگها
2 غافلند ارباب جاه از پستی اقبال خویش زیر پا بودهست صدرآرایی اورنگها
3 وادی عشق است اینجا منزل دیگر کجاست جز نفس در آبله دزدیدن فرسنگها
4 بینیازی از تمیز کفر و دین آزاد بود از کجا جوشید یارب اختراع ننگها
5 زاهدان، از شانه پاس ریش باید داشتن! داء ثعلب بیپیامی نیست زین سر چنگها
6 تا نفس باقیست باید با کدورت ساختن در کمین آینه آبیست وقف زنگها
7 چرب و نرمی هرچه باشد مغتنم باید شمرد آب و روغن چون پر طاووس دارد رنگها
8 هرچه از تحقیق خوانی بشنو و خاموش باش ساز ما بیرون تار افکنده است آهنگها
9 آخر این کهسار یک آیینه دل خواهد شدن شیشه افتادهست در فکر شکست سنگها
10 بیدل اسباب طرب تنبیه آگاهیست، لیک انجمن پر غافل است از گوشمال چنگها