- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همای گرد مجنون تو پرواز آشیان گردد مبادا صید دام موجه ریگ روان گردد
2 خیال نقش پایت دام هوش گلستان گردد هوای جلوه گاهت قبله سرو روان گردد
3 نسیمی می وزد بر کشته شوق از مغیلانی غبار کاروان مصر اگر یوسف نشان گردد
4 پرش از غیرت بیشرمی نظاره می سوزد پری دانسته از چشم نظر بازان نهان گردد
5 بیابان جنون بتخانه چین است پنداری غبار چشم آهو کاروان در کاروان گردد
6 ز سیمای شکوه آرمیدن می توان دیدن شکست دل صدای شهپر روحانیان گردد
7 شب قدر وصالت کعبه صبح است پنداری که برگرد حریمش در لباس حاجیان گردد
8 همای ما اسیر از بی نیازی بال و پر دارد کجا چشمش سفید از آرزوی استخوان گردد