- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مجلس انس ترا چون محرم راز آمدم پیش شمع عشق چون پروانه جان بازآمدم
2 عشقت آمد در درونم از حجاب خود برون رفتم و اینجازبهر کشف آن راز آمدم
3 همچو نی درمجلس تو سالها بودم خموش بر دهان من نهادی لب بآواز آمدم
4 گر نوازی ور زنی هرگز ننالم بی اصول کز در تسلیم با هرپرده دمساز آمدم
5 درمن ار آتش زدی خندان شدم چون سوخته ور چو شمعم سر بریدی گردن افراز آمدم
6 سر بزیر پا نهادم تا مرادم دست داد چون فگندم بال وپر آنگه بپرواز آمدم
7 گرچه از شوق تو دارم آب چشمی همچو ابر همچو برق از شور عشقت آتش انداز آمدم
8 من گدای حضرتم دریوزه من نان لطف نی زبهر استخوان چون سگ بدرباز آمدم
9 سیف فرغانی همی گوید بیا خونم بریز زآنکه من در کشتن خود با تو انباز آمدم