آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1479

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن خانه که صد بار در او مایده خوردیم

1 آن خانه که صد بار در او مایده خوردیم بر گرد حوالی گه آن خانه بگردیم

2 ماییم و حوالی گه آن خانه دولت ما نعمت آن خانه فراموش نکردیم

3 آن خانه مردی است و در او شیردلانند از خانه مردی بگریزیم چه مردیم

4 آن جا همه مستی است و برون جمله خمار است آن جا همه لطفیم و دگر جا همه دردیم

5 آن جا طرب انگیزتر از باده لعلیم وین جا بد و رخ زردتر از شیشه زردیم

6 آن جای به گرمی همه خورشید تموزیم وین جای به سردی همه چون بهمن سردیم

7 آن جا همه آمیخته چون شکر و شیریم وین جا همه آویخته در جنگ و نبردیم

8 آن جا شه شطرنج بساط دو جهانیم وین جا همه سرگشته‌تر از مهره نردیم

9 چرخی است کز آن چرخ چو یک برق بتابد بر چرخ برآییم و زمین را بنوردیم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر