غم پنهان سمر شد چون کنم چون از فیض کاشانی غزل 774

فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی

غم پنهان سمر شد چون کنم چون

1 غم پنهان سمر شد چون کنم چون محبت پرده در شد چون کنم چون

2 بگردابی فرو شد پای دل را که آب از سر بدر شد چون کنم چون

3 خوش آنروزی که دل در دست من بود دل از دستم بدر شد چون کنم چون

4 بجنبانید تا زنجیر زلفش جنونم بیشتر شد چون کنم چون

5 ندارد در دلش تاثیر فریاد فغانم بی اثر شد چون کنم چون

6 چسان امید بهبودی توان داشت که کار از بدبتر شد چون کنم چون

7 فتاده بر در دلها بلی فیض گدای در بدر شد چون کنم چون

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر