-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غم پنهان سمر شد چون کنم چون محبت پرده در شد چون کنم چون
2 بگردابی فرو شد پای دل را که آب از سر بدر شد چون کنم چون
3 خوش آنروزی که دل در دست من بود دل از دستم بدر شد چون کنم چون
4 بجنبانید تا زنجیر زلفش جنونم بیشتر شد چون کنم چون
5 ندارد در دلش تاثیر فریاد فغانم بی اثر شد چون کنم چون
6 چسان امید بهبودی توان داشت که کار از بدبتر شد چون کنم چون
7 فتاده بر در دلها بلی فیض گدای در بدر شد چون کنم چون