- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل دیده ئی که دارم همه لذت نظاره چه گنه اگر تراشم صنمی ز سنگ خاره
2 تو به جلوه در نقابی که نگاه بر نتابی مه من اگر ننالم تو بگو دگر چه چاره
3 چه شود اگر خرامی به سرای کاروانی که متاع ناروانش دلکی است پاره پاره
4 غزلی زدم که شاید به نوا قرارم آید تب شعله کم نگردد ز گسستن شراره
5 دل زنده ئی که دادی به حجاب در نسازد نگهی بده که بیند شرری بسنگ خاره
6 همه پارهٔ دلم را ز سرور او نصیبی غم خود چسان نهادی به دل هزار پاره
7 نکشد سفینه کس به یمی بلند موجی خطری که عشق بیند بسلامت کناره
8 به شکوه بی نیازی ز خدایگان گذشتم صفت مه تمامی که گذشت بر ستاره