1 دل سوخته شد در تف اندیشهٔ تو بفکند سپر در صف اندیشهٔ تو
2 دل خود چه کند سنگ خاره و آهن سرد چون موم شود در کف اندیشهٔ تو
1 چه خواهی کرد قرایی و طامات تماشا کرد خواهی در خرابات
2 زمانی با غریبان نرد بازم زمانی گرد سازم با لباسات
1 ای همه خوبی در آغوش شما قبلهٔ جانها بر و دوش شما
2 ای تماشاگه عقل نور پاش در میان لعل خاموش شما
1 ماه شب گمرهان عارض زیبای تست سرو دل عاشقان قامت رعنای تست
2 همت کروبیان شعبدهٔ دست تست سرمهٔ روحانیان خاک کف پای تست