دلی که عاشق و صابر بود مگر از سعدی شیرازی غزل 71

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است

1 دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است

2 برادران طریقت نصیحتم مکنید که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگ است

3 دگر به خفیه نمی‌بایدم شراب و سماع که نیکنامی در دین عاشقان ننگ است

4 چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است

5 به یادگار کسی دامن نسیم صبا گرفته‌ایم و دریغا که باد در چنگ است

6 به خشم رفتهٔ ما را که می‌برد پیغام بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است

7 بکش چنان که توانی که بی مشاهده‌ات فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است

8 ملامت از دل سعدی فرونشوید عشق سیاهی از حبشی چون رود که خودرنگ است

عکس نوشته
کامنت
comment