- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگ است ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ است
2 برادران طریقت نصیحتم مکنید که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگ است
3 دگر به خفیه نمیبایدم شراب و سماع که نیکنامی در دین عاشقان ننگ است
4 چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگ است
5 به یادگار کسی دامن نسیم صبا گرفتهایم و دریغا که باد در چنگ است
6 به خشم رفتهٔ ما را که میبرد پیغام بیا که ما سپر انداختیم اگر جنگ است
7 بکش چنان که توانی که بی مشاهدهات فراخنای جهان بر وجود ما تنگ است
8 ملامت از دل سعدی فرونشوید عشق سیاهی از حبشی چون رود که خودرنگ است