دل که پیش دوست گوید خون از سحاب اصفهانی غزل 240

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

دل که پیش دوست گوید خون شدم

1 دل که پیش دوست گوید خون شدم من کزو دورم چه گویم چون شدم

2 چون کمر بر قتلشان بستی چه شد؟ کز شمار عاشقان بیرون شدم

3 از دل ناکام و جان نامراد بر مراد خاطر گردون شدم

4 از جنون عشق لیلی طلعتی عاقبت سرگشته چون مجنون شدم

5 باشدم صد فتنه در جان تا به جان چشم فتان تو را مفتون شدم

6 کار تا با این جفا کاران فتاد از جفای آسمان ممنون شدم

عکس نوشته
کامنت
comment