- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلی که آینه روی شاهد ذات است برون ز عالم نفی و جهان اثبات است
2 مجو که در ورق کاینات نتوان یافت علامت و اثر آنچه بی علامات است
3 کسی نجست و نجوید ز لوح هر دو جهان نشان و نام کسی که محو بالذات است
4 کسیکه در دو جهانش نه ذات و نه وهم است وجود یافتنش نوعی از محالات است
5 مرا که عادت رسم و رسوم نیست پدید چه داند آن که ورا رسم و راه و عادات است
6 مقام آنکه نباشد مقیم هیچ مقام ورای منزلت و زینت و مقامات است
7 طریق آنکه ندارد بهیچ رَایی روی نه سوی کوی خرابات و نی مناجات است
8 ره کسیکه به سر پای کرده است مدام نه راه میکده و کعبه و خرابات است
9 کجا بوجد و بحالات سر فرود آورد کسیکه حالت او نقد جمله حالات است
10 کسیکه هیچ ندارد ز نار و نور خبر ورا نه بیم و نه امید و نار و جنات است
11 وجود مغربی اندر فضای همت اوست چو پیش پرتو انوار مهر ذرّات است