-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل که چون نرگس مستت بشراب افتادست دفتر معرفت ماست در آب افتادست
2 ما زآغاز و زانجام جهان بیخبریم اول و آخر این کهنه کتاب افتادست
3 غمزه ات کار دلم ساخت بیک چشم زدن دامنی تا زدی آتش بکباب افتادست
4 شکر چشم تو کند محتسب شهر کزو هر کجا میکده ای هست خراب افتادست
5 شیشه از باده برنگیست که می پنداری دختر رز را آتش بنقاب افتادست
6 از حریفان قمار تو نماندست کسی کار سر باختن اکنون بحباب افتادست
7 بر رخ ساقی گلرنگ پریشانی زلف عکس موجیست که بر روی شراب افتادست
8 دفتر حسن بهارست که در عهد تو شست برگ گل نیست که از باد در آب افتادست
9 چشمه ساری شده است از نگه شادابش چشم گریان کلیم ار بسراب افتادست