-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلی که شیفتۀ روی آن پریزاد است ز بند دیو طبیعت هماره آزاد است
2 خراب بادۀ عشق تو ای بت سرمست خرابی دل او زین خراب آباد است
3 ز جام باده طلب عکس شاهد وحدت که نقش باطل کثرت چو کاه بر باد است
4 اگر بکوی حقیقت گذر کنی بینی اساس ملک طبیعت چه سست بنیاد است
5 بر تک و بوی مشو غره و بجو یاری که جسن صورت و معنی او خداداد است
6 نگار من! بگشا چهره تا که بگشائی ز کار من گرهی را که مشکل افتاد است
7 قمار عشق بسی با تو باختیم ولی تو را عجب که فراموش شد، مرا یاد است
8 درون سوختگان را نمانده جز آهی چه حال داد نباشد چه جای فریاد است
9 قرین یار سهی سرو را چه آگاهی است از آن کسی که زمین گیر شاخ شمشاد است
10 ز تلخ کامی ایام خوشترین خبری حکایت لب شیرین و شور فرهاد است
11 چو مفتقر بغمم دوست مبتلائی نیست ولیک چون غم شاد است