دل الفت تمام بآن خاک در از فضولی بغدادی غزل 89

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

دل الفت تمام بآن خاک در گرفت

1 دل الفت تمام بآن خاک در گرفت خوش صحبتی میان دو افتاد در گرفت

2 خونابه نیست بر مژه ام آتش دل است کز چاک سینه سر زد و در چشم تر گرفت

3 چون من بسیست باده کش بزم عشق لیک بودم تنک شراب مرا بیشتر گرفت

4 چون شمع باز در سرم افتاد گرمی دل کرده بود ترک تعلق ز سر گرفت

5 شوق حریم روضه کوی تو داشت گل بگشاد دست و دامن باد سحر گرفت

6 فرهاد در زمانه من گشت کوهکن بگذاشت عاشقی پی کار دگر گرفت

7 چون خس فتاده بود فضولی بخاک ره او را نسیم لطف تو از خاک بر گرفت

عکس نوشته
کامنت
comment