1 دل سوخت از شتاب و به دلبر نمیرسد این تشنهلب دریغ به کوثر نمیرسد
2 اشکم به دیده کی رسد از گرمی جگر از شیشه این شراب به ساغر نمیرسد
3 در پیش ما که بیسروسامان عالمیم دردسری به منت افسر نمیرسد
4 تا نیست درد ناله ندارد اثر دریغ روشنگری چو نیست به جوهر نمیرسد
5 تا کی طبیب شکوه کنی از جفای هجر شرح غم فراق به آخر نمیرسد