سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

ای دل فغان که آن بت چالاک از سیف فرغانی غزل 241

غزل 241 ام از 736 غزلیات

ای دل فغان که آن بت چالاک می رود

1 ای دل فغان که آن بت چالاک می رود ما در غمیم و یار طربناک می رود

2 خوردی شراب وصل بشادی بسی کنون با زهر غم بسازکه تریاک می رود

3 چون مرغ نیم بسمل وچون صید خون چکان دلهای خلق بسته بفتراک می رود

4 در شاه راه هجر چو عیار بادیه زر برده مرد کشته وبی باک می رود

5 چون شبنم آب دیده من در فراق تو بر گرد می نشیند ودر خاک می رود

6 چون چشم ابر دیده اختر گرفت آب از دود آه من که بر افلاک می رود

7 بر روی روزگار جزو کو رونده یی کو همچو آب دیده من پاک می رود

8 اوآب بود وزآتش شوق این دل حزین بااو دراوفتاد وچو خاشاک می رود

9 چون دوست عزم کرد همی گوی همچو سیف ای دل فغان که آن بت چالاک می رود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای دل فغان که آن بت چالاک می رود

شاعر شعر ای دل فغان که آن بت چالاک می رود چه کسی است ؟

شاعر شعر ای دل فغان که آن بت چالاک می رود سیف فرغانی می باشد.

شعر ای دل فغان که آن بت چالاک می رود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای دل فغان که آن بت چالاک می رود چیست ؟

قالب شعر ای دل فغان که آن بت چالاک می رود غزل است

مضمون اصلی شعر ای دل فغان که آن بت چالاک می رود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر