-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل بیهده افغان ز تو ناساز ندارد چون شیشه که تا نشکند آواز ندارد
2 این عیب بگیرائی مژگان تو ماند از رفتن اگر اشک مرا باز ندارد
3 در خلوت دل پرده نشین کیست بجز تو در سینه صدف غیر گهر راز ندارد
4 هر راز که دل داشت نهان، اشک دگر گفت پیکان تو رازیست که غماز ندارد
5 من لب اگر از نوحه و فریاد به بندم پروانه درین بزم هم آواز ندارد
6 چون دام در و سر زده نتوان بدرون رفت عیبست قفس را که در باز ندارد
7 در محفل دیوان کلیمش نتوان یافت گر شمع سخن شعله آن راز ندارد