- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل غرقه انوار جمالی و جلالی است بر وی نظر از جانب دلبر متوالی است
2 دل منظر عالی و نظرگاه رفیع است یار است که او ناظر این منظر عالی است
3 خالی است حوالی حریم دل از اغیار اغیار کجا واقف این بود و حوالی است
4 جز نقش رخ دوست در آن دل نتوان یافت کان آینه از نقش جهان صافی و خالی است
5 در عالم او هیچ شب روز نباشد کاو برتر ازین عالم و ایام و لیالی است
6 در یکه از او جمله جهان گشت پدیدار آن درّ گرانمایه از آن بحر لآلی است
7 عالم بخط دوست کتابی است ولیکن مخفی است از آنکس که نه قاری است و نه تالی است
8 ایمغربی کس را خبر از عالم دل نیست چه عالم دل زایل وعالم متعالی است