دل درون سینه دردت را به از فضولی بغدادی غزل 178

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

دل درون سینه دردت را به جان می‌پرورد

1 دل درون سینه دردت را به جان می‌پرورد ذوق می‌بیند ازآن هردم ازآن می‌پرورد

2 عاقبت معلوم شد بهر سکانت بوده است این که جسم ناتوانم استخوان می‌پرورد

3 لعل اشک لاله‌گون پرورده چشم منست کی بدین رونق بود لعلی که کان می‌پرورد

4 چون نریزد با خیال خط او چشمم سرشک سبزه دارد بآن آب روان می‌پرورد

5 چون قدت ناید اگر سازد بدین عالم روان هر نهالی را که رضوان در جنان می‌پرورد

6 نعمت دنیا به جاهل گر رسد نبود عجب هست عادت طفل را لطف زنان می‌پرورد

7 دیده و دل را فضولی می‌دهد خون از جگر دشمنان خویش را بنگر چه سان می‌پرورد

عکس نوشته
کامنت
comment