1 دل قبله ای از طرف کلاهی دارد جان بتکده سجده پناهی دارد
2 عید است به دیوانه مبارک باشد قربانگاهی از سر راهی دارد
1 عکس مهتاب کشیده است پریخانه در آب شده از موج عیان محشر دیوانه در آب
2 گر خیال تو چراغ دل گوهر گردد خیزد از موج شرار پر پروانه در آب
1 نفریبد به خیال نگهت خواب مرا نبرد جلوه وصل تو به مهتاب مرا
2 بسته بر بازوی بیدار فلک خواب مرا کرده تعویذ سحر آه جگرتاب مرا
1 داد تاراج مزن صبر نینباشته را خجل از عشق مکن طاقت پنداشته را
2 چه دلی داده به دهقانی من ابرکرم خرمنی ساخته ام دانه ناکاشته را