1 دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت در آب لعل آتش ما پیچ و تاب داشت
2 مطلب گداخت شوخی دشنام را چه شد حرف به لب نیامده ما جواب داشت
3 آزاده را فسانه راحت هم آفت است یوسف چه رنجها که ز تعبیر خواب داشت
1 گر صدق کلامت ندهد بال یقین را پرواز تجرد که دهد روح امین را
2 از شرع تو هرکیش گدازد زخجالت چون موم که بر شعله زند نقش نگین را
1 عشق نیرنگ تغافل با دل بیتاب ریخت همچو گرد سرمه از چشم غزالم خواب ریخت
2 از شکست خاطر ما عشق نقصانی نکرد گرد این ویرانه گل در دامن سیلاب ریخت
1 در محبت از جنون امداد می خواهیم ما دام داریم از خدا صیاد می خواهیم ما
2 در تمنای تو ناز صد گلستان می کشیم خنده از گل جلوه از شمشاد می خواهیم ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به