- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر به عدم درنه و یاران طلب بوی وفا خواهی ازیشان طلب
2 بر سر عالم شو و هم جنس جوی در تک دریا رو و مرجان طلب
3 مرکز خاکی نبود جای تو مرتبهٔ گنبد گردان طلب
4 مائدهٔ جان چو نهی در میان جان به میانجی نه و مهمان طلب
5 روی زمین خیل شیاطین گرفت شمع برافروز و سلیمان طلب
6 ای دل خاقانی مجروح خیز اهل به دست آور و درمان طلب
7 زهر سفر نوش کن اول چو خضر پس برو و چشمهٔ حیوان طلب
8 خطهٔ شروان نشود خیروان خیر برون از خط شروان طلب
9 سنگ به قرابهٔ خویشان فکن خویش و قرابات دگرسان طلب
10 یوسف دیدی که ز اخوة چه دید پشت بر اخوة کن و اخوان طلب
11 مشرب شروان ز نهنگان پر است آبخور آسان به خراسان طلب
12 روی به دریا نه و چون بگذری در طبرستان طربستان طلب
13 مقصد آمال ز آمل شناس یوسف گم کرده به گرگان طلب