سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی
سحاب اصفهانی

سر کویی که هرگز ره ندارد از سحاب اصفهانی غزل 9

غزل 9 ام از 411 غزلیات

سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا گدای بینوایی را که خواهد داد راه آنجا

2 کشد گر بی گناهان را نمی اندیشد از محشر که داند نیست خوبان را عقابی زین گناه آنجا

3 چو سوی صید گه تازد به تیغش حاجتی نبود که از پا افکند صد صید را از یک نگاه آنجا

4 به هر منزل که بارد ابر چشم من سرشک غم نروید تا قیامت جز گل حسرت گیاه آنجا

5 چو صیدی در حرم جوید پناه ایمن بود اما به کوی او کشند او را که می جوید پناه آنجا

6 مکن هرگز تمنای بهشت اندیشه ی دوزخ اگر مطلب رضای اوست خواه اینجا و خواه آنجا

7 به کنجی بی مه رویش گرفتم جا که روز و شب فتد نه پرتوی از مهر و نه عکسی زماه آنجا

8 چه غم نبود اگر ما را زبان عذر در محشر که ما را بس امید رحمت او عذر خواه آنجا

9 ندارم عار در کویش (سحاب) ار چون گدایانم که آید در نظر یک سان گدا با پادشاه آنجا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا

شاعر شعر سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا چه کسی است ؟

شاعر شعر سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا سحاب اصفهانی می باشد.

شعر سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا چیست ؟

قالب شعر سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا غزل است

مضمون اصلی شعر سر کویی که هرگز ره ندارد پادشاه آنجا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
سحاب اصفهانی

سر کویی که هرگز ره ندارد از سحاب اصفهانی غزل 9

غزل 9 ام از 411 غزلیات
بنر