حدیث عشق به طومار در نمی‌گنجد از سعدی شیرازی غزل 160

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

حدیث عشق به طومار در نمی‌گنجد

1 حدیث عشق به طومار در نمی‌گنجد بیان دوست به گفتار در نمی‌گنجد

2 سماع انس که دیوانگان از آن مستند به سمع مردم هشیار در نمی‌گنجد

3 میسرت نشود عاشقی و مستوری ورع به خانه خمار در نمی‌گنجد

4 چنان فراخ نشستست یار در دل تنگ که بیش زحمت اغیار در نمی‌گنجد

5 تو را چنان که تویی من صفت ندانم کرد که عرض جامه به بازار در نمی‌گنجد

6 دگر به صورت هیچ آفریده دل ندهم که با تو صورت دیوار در نمی‌گنجد

7 خبر که می‌دهد امشب رقیب مسکین را که سگ به زاویه غار در نمی‌گنجد

8 چو گل به بار بود همنشین خار بود چو در کنار بود خار در نمی‌گنجد

9 چنان ارادت و شوقست در میان دو دوست که سعی دشمن خون خوار در نمی‌گنجد

10 به چشم دل نظرت می‌کنم که دیده سر ز برق شعله دیدار در نمی‌گنجد

11 ز دوستان که تو را هست جای سعدی نیست گدا میان خریدار در نمی‌گنجد

عکس نوشته
کامنت
comment