1 رکاب عالی بگذشت و لشکر از پس او چنان کجا برود فوج فوج موج بحار
2 فزو نشان همه کم کرد و رویشان همه پشت نشاطشان همه غم کرد و فخرشان همه عار
1 بر آتش هجر عمری ار بنشینم خاک در تو همی بدل بگزینم
2 از باد همه نسیم زلفت بویم در آب همه خیال رویت بینم
1 بهیچ در نروی تا در آن نیابی سود بهیچکس نروی تا در آن نبینی رنگ
1 ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ