1 مسجد جامع که ز فیض اله زمزمهٔ خطبهٔ او تا به ماه
2 آمده دردی زسپهر کبود فیض ز یک خواندن قران فرود
3 غلغل تسبیح بگنبد درون رفته زنه گنبد بالا برون
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر چه بر بود عقل و دین مرا بد مگویید نازنین مرا
2 گوشش از بار در گران گشته ست نشنود ناله حزین مرا
1 ای نازنین که ماه منی امشب رحمی بکن چو شاه منی امشب
2 خوش بنشین، باده بکش پاک خواب مکن چو ماه منی امشب
1 خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا
2 گر سرم در سر سودات رود نیست عجب سر سودای تو دارم غم سر نیست مرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به