فضل یحیاست بر ضعیف و از سنایی غزنوی قصیده 199

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

فضل یحیاست بر ضعیف و قوی

1 فضل یحیاست بر ضعیف و قوی فضل یحیای صاعد هروی

2 پادشاه قضات و خواجهٔ شرع که چو صدرست و دیگران چو روی

3 از صعود حیات و فضل دلش نیست جز صورت صراط سوی

4 پیش ادراک خاطر علویش محو شد نحو بوعلی نسوی

5 شعر و خطش ز نور و از ظلمت قلب شیعی و قالب اموی

6 شعر و خطش بدیدم و گفتم تن یزیدی چراست جان علوی

7 گر نبودی بیان او که شدست فلک و کوکب و رشید غوی

8 ورنه از رنگ خط و معنی شعر شدمی هم در آن زمان ثنوی

9 یکی او ببرد ازین خادم پنجی و چاری و سه‌ای و دوی

10 ای که سنگ هنگ نیست ترا چون خس از باد خوی یافه دوی

11 به زیارت به سوی مشتی دون کعبهٔ کعبتین نه ای چه شوی

12 به هوا سوی کس نشاید رفت از پی دین روا بود که روی

13 نخرامد به خاصه در معراج سوی قارون رکاب مصطفوی

14 کی شوم چون تو گرچه گویم شعر کی رسد زال در کمال زوی

15 گر چه با زر و زندگی بشود آهن از آهنی و جو ز جوی

16 تا بود نطق جبرییل به جای چون کند پشه‌ای در آب دوی

17 من به گرد تو خود نیارم گشت زان که من چشم دردم و تو ضوی

18 گفتی آیم میا که گر آیی سوی من با تواضع نبوی

19 ندی ینزل الله اندر شهر حنبلی‌وار در دهم بنوی

20 که دریغست گوش و چشم کرام به هوا بینی و هوس شنوی

عکس نوشته
کامنت
comment