خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

دولت عشق تو آمد عالم جان از خاقانی شروانی غزل 90

غزل 90 ام از 1365 غزلیات

دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد

1 دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد عقل، کافر بود آن رخ دید و ایمان تازه کرد

2 داغ دلها را به سحر آن جزع جادو تاب داد باغ جان‌ها را به شرط آن لعل رخشان تازه کرد

3 تا ز عهد حسن تو آوازه شد در شرق و غرب آسمان با عشق‌بازی عهد و پیمان تازه کرد

4 عشق نو گر دیر آمد در دل سودائیان هر که را درد کهن‌تر یافت درمان تازه کرد

5 نور تو صحرا گرفت و اشک من دریا نمود موسی آتش باز دید و نوح طوفان تازه کرد

6 بر دل ما عید کرد اندوه تو وز صبر ما هرچه فربه دید ناگه کشت و قربان تازه کرد

7 هر کجا لعل تو نوش افشاند چشم ما به شکر در شکر ریز جمالت گوهر افشان تازه کرد

8 از لبت هر سال ما را شکری مرسوم بود سال نو گشت آخر آن مرسوم نتوان تازه کرد

9 شاد باش از حسن خود کز وصف تو سحر حلال طبع خاقانی به نظم آورد و دیوان تازه کرد

10 تازگی امروز از اشعار او بیند عراق کو شعار مدحت شاه خراسان تازه کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد

شاعر شعر دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد خاقانی شروانی می باشد.

شعر دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد چیست ؟

قالب شعر دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد غزل است

مضمون اصلی شعر دولت عشق تو آمد عالم جان تازه کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.