-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جنس کساد چار سوی ناروائیم گوئی بشهر دلشکنان مومیائیم
2 در پرده بهتر است نمود وجود من رنگ خجالتم چه بود، خودنمائیم
3 فقرم ز چهره رنگ سیاهی نشسته است در کنج بیکسی شب بیروشنائیم
4 چین جبین بکس نفروشد کمال من با نیک و بد چو آینه خوش آشنائیم
5 تغییر وضع اگر همه یکدم بود خوشست در حسرت ترقی تیر هوائیم
6 چون شیشه رنگ خجلتم از چهره ظاهرست سامان پذیر گردد اگر بینوائیم
7 فکرم زبحر فیض گدائیست گنج بخش هر جا سفینه است پر است از گدائیم
8 قحط نمک بکان ملاحت اگر فتد خوبان کنند چاره ز داغ جدائیم
9 در راه خاکساری و افتادگی کلیم چون جاده ام، ندیده کسی نارسائیم