1 سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است صیدگاهش سایه سرو چمن زاد خود است
2 سرنوشتم آیتی در شأن خوبیهای اوست خاطرم جمع است اگر گاهی مرا یاد خود است
1 کرده ای جیقه جیقه ابرو را داده ای عرض جوهر مو را
2 سخت روتر زسنگ خاره نه ای روی دل دیده هم ترازو را؟
1 در محبت از جنون امداد می خواهیم ما دام داریم از خدا صیاد می خواهیم ما
2 در تمنای تو ناز صد گلستان می کشیم خنده از گل جلوه از شمشاد می خواهیم ما
1 سیرگاه قدح کشان مهتاب شوخی پیر دلجوان مهتاب
2 ابرو باران و روح لاله وگل صبح نوروز می کشان مهتاب