- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باغ جهان روی تست، رای گلستان مکن طیرهٔ سنبل مخواه، طره پریشان مکن
2 گر چه به حکم توایم، بر جگر ریش ما زخم، که شاید،مزن، جور، که بتوان، مکن
3 رای که بود؟ اینکه تو: عاشق بیچاره را دم بدم از درد خود میکش و درمان مکن
4 چونکه به فرمان تست این دل مسکین که گفت: کاندل چون سنگ را هیچ به فرمان مکن
5 جان و تن ما تراست، دیده و دل نیز هم قصد دل و دیده و قصد تن و جان مکن
6 با همه شکر، که هست در لب شیرین تو این نمکم هر زمان بر دل بریان مکن
7 اوحدی، ار مینهی دل به رخ آن نگار تن به غریبی بنه، یاد صفاهان مکن