- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مه خورشدروی من دمی یک جا نمیگنجد چنان گرمست بر دلها که در دلها نمیگنجد
2 نسیم دامنش گلزار گیتی برنمیآرد غبار موکبش در عرصهٔ غبرا نمیگنجد
3 شهیدی کز سر کویش غبارآلود بیرون شد ز شوقش تا ابد در جنتالمأوا نمیگنجد
4 عجب گر بر سلام کس فرود آرد سر ابرو چو برطرف کلاهش عز و استغنا نمیگنجد
5 ازین می خوردن پنهان و پیدا آتشی دارم که در پنهان ندارد جا و در پیدا نمیگنجد
6 اگر فردای دیگر مستی جام و صبوح اینست جزای این گنه در مجلس فردا نمیگنجد
7 ز عشق کافری پیرانه سر در بزم میخواران به دینم رفت بیدادی که در دنیا نمیگنجد
8 نخواهد در سر و کار بلای عشق و مستی شد وجود پربلای من که در یک جا نمیگنجد
9 ز بیداد غیوری آنچه از کافردلی دیدم چه جای کعبه در بتخانهٔ ترسا نمیگنجد
10 جنون عشق و از جانان خیال بوسه و آغوش مگو اینها که اینها در خیال ما نمیگنجد
11 فغانی را دهان آرزو شیرین نخواهد شد پر از زهرست جام او در آن حلوا نمیگنجد