ای مه و خورشید از رخشنده از خالد نقشبندی غزل 42

خالد نقشبندی

آثار خالد نقشبندی

خالد نقشبندی

ای مه و خورشید از رخشنده رخسارت خجل

1 ای مه و خورشید از رخشنده رخسارت خجل لعل و یاقوت از لب لعل گهر بارت خجل

2 آهوی چینی، گل فردوس، طاووس چمن مانده اند از غمزه و رخسار و رفتارت خجل

3 محتسب بیهوده زنجیر جنون دارد به کف زآنکه عالم شد به دام زلف طرارت خجل

4 گفتمش خواهم کنم مه را به رویت نسبتی گفت رو رو بوالهوس، باشی ز گفتارت خجل

5 گو بیا بنگر چون بنفشه گرد گل تا شوی ای باغبان از حسن گلزارت خجل

6 از سر کویت جدا افتاده دارم زندگی زین گنه هستم به دیدارت ز دیدارت خجل

7 خالد از درد و غمش افغان و زاری تا به کی؟ ناله کم کن، شد جهان از ناله زارت خجل

عکس نوشته
کامنت
comment