گل گلزار گر از آب وگل آید از سحاب اصفهانی غزل 275

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

گل گلزار گر از آب وگل آید بیرون

1 گل گلزار گر از آب وگل آید بیرون گل مهر تو ز گلزار دل آید بیرون

2 سر که امروز به تیغ تو نیفتد بر خاک به که از خاک به فردا خجل آید بیرون

3 لحظه ای فرصت دیدن ندهد قطره اشک بسکه از دیده به هم متصل آید بیرون

4 ننگ از آمیزشت ای غیر گرش نیست چرا چون به بزم تو رود منفعل آید بیرون

5 آب جو دارد اگر خاصیت اشک مرا سرو باید چو قدت معتدل آید بیرون

6 بی تو بس خون دل از دیده فرو ریخت کنون قطره ی اشک بصد خون دل آید بیرون

7 دل که شاد است به عهد تو در آن کو چو (سحاب) اگر از کوی تو پیمان گسل آید بیرون

عکس نوشته
کامنت
comment