گلزار مستمندان روی از اسیر شهرستانی غزل 803

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن

1 گلزار مستمندان روی تو سیر دیدن جان نیازمندان حرف از لبت شنیدن

2 درمکتب تماشا یک درس حیرت است این از گریه چشم بستن در خنده لب گزیدن

3 ما دل به ناامیدی بی مصلحت ندادیم همچون شرر گدازد این دانه از دمیدن

4 در ترکتاز خوبان خاصیت دل ماست ما را ز دست دادن با یار آرمیدن

5 ما لاابالیان را خوشتر ز هر دو عالم با گلرخی نشستن پیمانه ای کشیدن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر